شکي نيست که قضاياي حقوقي وقضاياي اخلاقي باهم ربط عميق دارند ، اما طوريکه درمتن اين مقاله اشاره شده است که دامن? قضاياي اخلاقي پهناورترازدامن? قضاياي حقوقي است ، اما اين را نبايد انکارکرد که هرچه دامن? قضاياي اخلاقي وسيع هم باشد ولي بازهم درچوکات قضاياي حقوقي قراردارد ، زيرا طوريکه علما درتحليل اخلاق گفته اند که اخلاق عبارت از مجموع? قواعدي ومباني است که زيستن درچهارچوب اين قواعد باعث سعادت انسان دردنياوآخرت ميشود که دراين چهارچوب حقوق خداوند وحقوق عباد هردومطرح است ، ازاين عبارت طوري برداشت ميشود که اخلا ق درقضاياي حقوقي شامل است که بارعايت کردن آن ميتوان نه به حق خالق ونه به حق مخلوق تجاوزکرد وتلف نمود.
اما درقضي? دست آورد من ازآغاي نويسنده مخالف هستم که ايشان فرمودند درنتيج? مراعات قضاياي حقوقي که دولت ازآن پاسباني ميکند خوشبختي اجتماع را تضمين ميکند اما اخلاق نتيج? معنوي دارد که باعث سعادت اخروي ميشود ، ولي من طوري فکرميکنم که نتيج? هردوي اين قضايا يکنواخت است که نتيج? هردوي آن هم جنب? مادي دارد وهم جنب? معنوي .
در صد كتاب يك سخن ازسر عشق نيست
گفتيم يك سخن كه در آن صد كتاب بود
ميتونيد متن كاملي كه دكتر محمد صادقي در پاسخ به طرفداران وحدت الوجود به دانشگاه تهران ارسال كرده اند راهنمايي كنيد كه اين متن رو بايد از كجا گير اورد
در صورت امكان اگه ادرسي در اينترنت داريد ارايه كنيد يا يه كتاب معرفي كنيد