سفارش تبلیغ
صبا ویژن
</

 

این وبلاگ آماده پاسخ گویی به تمام سئوالات و شبهات اعتقادی ، قرآنی ، فقهی ، فلسفی و حدیثی می باشد
 

 

مرداد 1385 - پاسخ به پرسش ها و شبهات فلسفی

 

تماس سایت های مشابه قرآنی فلسفی فقهی زنان حدیثی تربیتی اعتقادی

محمد رضا بهروز :: 85/5/3:: 7:31 صبح

 اگر دقیقا مفهوم واجب الوجود بودن تصور شود نامحدود بودن و امتناع محدودیت آن نیز به خوبی درک می‏شود.واجب الوجود بالذات آن است که حقیقت او عین هستی است و مرکب از ماهیت و وجود نیست. ممکنات هم ماهیاتی هستند که ذاتشان نسبت به وجود و عدم تساوی دارد و از همین رو برای آنکه وجود یابند باید مفیض و علت هستی‌بخش آنها را ایجاد کند. برخلاف واجب که ماهیت ندارد و عین حقیقت هستی و وجود صرف و محض است وتمام کمالات هستی را به طور مطلق و بی نهایت داراست و هیچ محدودیتی را بر نمی‏تابد. زیرا نقص و محدودیت نیستی می‏باشد و کمال عین وجود است و وجود عین کمال. پس اگر واجب الوجود کمالی را فاقد باشد وجودی رافاقد است و چگونه ممکن است چیزی عین وجود ذات حقیقی‏اش باشد و در عین حال چیزی از آن را فاقد باشد؟پس همین که فقدان و کاستی رخ داد نشانه آن است که وجود ذاتی او نبوده و در وجود که عین کمال است نیازمند به دیگری است.

 دلیل روشن‏تری که می‏توان آورد آن است که اگر واجب الوجود محدود باشد کمالی را فاقد است ولامحاله آن کمال ممکن الوجود خواهد بود. زیرا اگر واجب بود حتما واجب الوجود آن را دارا بود. حال از طرفی ممکن الوجود از طریق علت هستی بخش وجود می‏یابد و سلسله علل به واجب الوجود ختم می‏شود. از طرف دیگر فاقدشی‏ء معطی آن نتواند بود. یعنی علت هستی بخش حتما باید کمالی را که به معلول خود افاضه می‏کند در حد اعلی واشرف دارا باشد. نتیجه این می‏شود که پس حتما واجب بالذات باید دارای آن کمال در مرتبه بالاتر باشد.

(برای آگاهی بیشتر ر . ک : نهایه الحکمه ص240 به بعد علامه طباطبایی . نیز دروس الهیات شفا ج 2 فصل چهارم شهید مطهری).



 

 

پاسخگویی زنده

 

 

لوگوی دوستان

 

 

لینک دوستان

 

 

 

 

:: آرشیو ::

:: کل بازدید ها ::

131345

 

::بازدید امروز ::

0

دی 1384
اسفند1384
تیر 1385
مرداد 1385

::جستجوی وبلاگ::

 

:جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!

 

::اشتراک::

 

 

::وضعیت من در یاهو::